حکومت معیناعراب جنوب عربستان، اولین شهرنشینان ملت عرب بودند، بالطبع آنان، نخستین دولتهای عربی را تشکیل دادند، دولتهایی که در این منطقه شکل گرفت نه دولت سیاسی، بلکه بیشتر دولتی تجاری به حساب میآیند. متاسفانه از چند و چون این دولتها چندان اطلاعی در دست نیست. اطلاعات به دست آمده از این دولتها مرهون تلاش باستانشناسان در مطالعه کتیبهها و آثار و ابنیههای تاریخی به جا مانده از آن دوران است. در اینجا به مهمترین این دولتها پرداخته و اجمالاً مطالبی را یادآور میشویم. ۱ - دولت معیناولین دولتی که در یمن اخبارش به دست ما رسیده اخبار «دولت معین» است. اصل این کلمه «معان» است به معنای چشمه که بعداً به صورت معین نوشته شد. [۱]
حتی، فلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۶۹، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز، کتابفروشی محمدباقر کتابچی حقیقت.
این دولت که از معاصرین دولت هخامنشیان در ایران برشمرده میشود، توانسته از حدود سال ۲۵۰۰ قبل از میلاد و تا سال ۱۲۰۰ قبل از میلاد به اوج قدرت خود برسد. از کتیبههای موجود در شمال وادیالقری، صفا، حوران و...چنین بر میآید که در این زمان سرزمین دولت معین علاوه بر قسمت اعظم عربستان جنوبی، عُلی و مدین در شمال حجاز و حوران در شام و کرانههای فرات را نیز شامل میشده است. [۲]
فروخ، عمر، تاریخ الجاهلیه، ص۶۳، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۶۴.
دولت معین را باید بیشتر دولتی تجاری دانست؛ لذا مناطق تحت امرش را بیشتر مناطق عمده تجاری تشکیل میداد. [۳]
فروخ، عمر، تاریخ الجاهلیه، ص۶۳، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۶۴.
گرچه این دولت بر شالوده دینی استقرار یافت؛ اما رفته رفته از بنیادهای دینیاش فاصله گرفته و راه ملکداری پیش گرفت. [۴]
حتی، فلیپ، تاریخ عرب، ج۱، ص۶۷، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تبریز، کتابفروشی محمدباقر کتابچی حقیقت.
۲ - نوع حکومت معیندر معین حکومت شهرها بر پا بود. در هر شهری، حکومتی کوچک با هیئات دینیه و مجلس مشورتی خاص آن شهر بود. [۵]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۰۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
پادشاه دخالتی در امورشان نداشت؛ او به عنوان «کبیر» تنها در مسائل سیاسی مهمی که متعلق به تمام مملکت معین میشد، دخالت میکرد. احکام حکومتی نیز با مشورت رجال دینی و سیاسی و بزرگان قبایل صادر میگردید. [۶]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۲، ص۱۰۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
اولین پادشاه معین که خبرش به دست ما رسیده "الیفع وقه" بوده که نامش بر کتیبههای شهر «براقش» و «نشن» ذکر شده است. در این کتیبه همچنین آمده که مردم به معبدش هدایا و نذورات تقدیم میکردند. [۷]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۸۳، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
ملوک معین خود را به القابی مشابه القاب ملوک روم و ایران ملقب میساختند. «یتع» به معنای مخلص، صدوق؛ «دیام» به معنای عالی؛ «نبط» به معنای درخشنده؛ «وتر» به معنای متعالی و...از جمله القابی بودند که شاهان معین برای خود در نظر میگرفتند. [۸]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۰۴، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
از شهرهای مهم آنها «قرن» بود که پایتخت حکام معینی بود. معین، حزم، یثل، نشن، کمنه و...از دیگر شهرهای مهم دولت معین به شمار میآمدند. [۹]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۱۸، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
۳ - امور دینیهدر قلمرو سرزمین معین هر شهری معبدی داشت و هر معبدی مختص الههای خاص بود. معابد شکوه خاصی داشتند و زمینهای زیادی متعلق به آنان بود و نذورات زیادی به آنها اهدا میشد. [۱۰]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۱۳، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
در کتیبههای بر جا مانده از سلسله معین، به تعدای از الهههای معین اشاره شده، الهههایی همچون «ود»، «مئل عثتر» و «نکرح». عبادت «ود» که الهه ماه به شمار میآمد تا ظهور اسلام نیز در بین مردم مرسوم بود و اسمش نیز در آیه ۲۳ سوره نوح آمده است. [۱۲]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۱۴، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
از جلوههای تمدنی این دولت میتوان به ضرب سکه اشاره کرد. سکهای به نام «درهم» که با آن حقوق کارمندان و کارگران و دیگر اقشار جامعه را پرداخت میکردند. [۱۳]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۱۲، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
ایام ضعف دولت معین با استقلال حکومتهای شهری تابع دولت همراه بود که مهمترین این دولت شهرها ملوک «کمنه» بودند. اسامی تعدای از این ملوک در کتیبهها آمده است. [۱۴]
علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب، ج۳، ص۱۰۷، بیروت، دارالعلم للملایین و مکتبة النهضة بغداد، چاپ اول.
این دولت در ابتدای قرن اول قبل از میلاد رو به ضعف نهاد تا اینکه سرانجام توسط سبئیها از پای در آمدند. [۱۵]
فروخ، عمر، تاریخ الجاهلیه، ص۶۳، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ اول، ۱۹۶۴
۴ - پانویس۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «دولت های عرب جاهلی(معین، سبا، قتبان، حضرموت)»، تاریخ بازیابی ۹۵/۶/۲۴. ردههای این صفحه : تاریخ عربستان | حکومت های بدوی | حکومت های پیش از اسلام | عصر جاهلیت | مقالات پژوهه
|